یکی از دوستانم، بعد از کلی غرغر کردن از این که کار سختی است و دستانش خراب می‌شود و اینها، بالاخره سال گذشته با پدر و مادرش رفته بود اطراف دامغان برای برداشت محصول باغ پسته‌شان. به او زنگ زدم، گفت الان احساس مرادبیک بودن می کنم به اضافه اسکارلت اوهارا بودن! گفتم حالا مرادبیکش را می‌توانم درک کنم، اسکارلت‌اش کجاست؟ گفت آخر با دیدن آدم حسابی‌ها و جوانان برومندی که برای برداشت محصول‌شان اینجا جمع شده‌اند، تازه قدر زمین هایمان را فهمیدم!